۱۴۰۲ تیر ۶, سه‌شنبه

حسین شهید یا فرصت طلب بی تدبیر؟
(علی کبیری)


چند روزی کتابهای تاریخ صدر اسلام (تاریخ طبری و بخصوص کتاب تاریخ خلیفة بن خیّاط) را ورق زدم تا بلکه مطلبی پیدا کنم که عزاداریهای هرسالۀ محرم شیعیان ما را از جنبۀ منطقی مورد تأئید قرار دهند. نتیجه این است:
«معاویه رفت به زیارت مکّه و با حسین بن علی، هم در مکّه و هم درمدینه ملاقات کرد. سپس در راه برگشت به دمشق به مدینه رسید، بزرگان قوم را جمع کرد و برای جانشینی خود برای پسرش یزید از آنها بیعت گرفت (سال 51 هجری مطابق با 671/672 م). البته حسین بن علی هم در آن جمع حاضر بود و هیچ گونه اعتراضی نکرد. پس از مرگ معاویه در سال 60 هجری قمری، یزید جانشین او شد و عبیدالله بن زیاد را برای سر و صورت دادن به اوضاع عراق منصوب کرد. در همین اثناء حسین بن علی یکی از بستگان نزدیکش بنام مسلم بن عقیل را از مدینه روانۀ کوفه (جنب تیسفون در عراق) نمود تا از مردم آنجا برایش بیعت بگیرد. عده ای از مردم کوفه موافقت کرده و برعلیه عبیدالله بن زیاد شورش کردند و جنگی بین موافقان و مخالفان انتصاب عبیدالله بن زیاد در گرفت. در درگیریها، مسلم بن عقیل و هانی بن عروة مرادی در آن هیر و ویر کشته شدند. تا این خبر به حسین بن علی رسید، با جمعی از بستگان نزدیکش از مکّه روانۀ کوفه شده و در یک درگیری و جنگ تن به تن با مردی بنام شمر ذالجوشن درروز دهم محرم سال 61 هجری قمری در آنجا کشته شد. بستگانش نیز به سرنوشت او دچار شدند.
نتیجه: آن درگیری و کشت و کشتار بین دو دسته از بازمانده های تازیان بود بر سر حکومت عراق. نیاکان ما به عنوان مردمی که از جانب آنها قلع و قمع شده و هستی و خانه و کاشانه شان را بر اثر یورش آنها به سرزمینشان از دست داده بودند، چه نفعی از طرفداری از یکی از آن دو دسته تازیان دشمن نصیبشان میشد که برای کشته شدن یک گروه از آنها عزا بگیرند؟ و ما از آن واقعه چه نفعی عایدمان میشود که 1400 ساله با قمه و زنجیر سر و کله و بدن خودمان را آش و لاش کرده و برای کشته شدن یک گروه از دشمنانمان گریه و زاری راه میاندازیم؟ هدف از هر عملی، رسیدن به نتیجه ای به منظور بهره بردن از آنست. از این بازی خون و خونریزی هرساله چه منافعی نصیب مردم ما میشود؟ میخواهیم داد مظلوم را از ظالم بگیریم؟ پس چرا بجای قمه برسر زدن، قمه را بر سرِ ظالم نمیکوبیم؟ ولی اگر از نظر روانشناسی به این موضوع نگاه کنیم، این گونه اعمال چیزی جز مازوخیسم یا خود زنی به منظور فراموشی بدبختی هایمان و برای تسکین آلام و دردهای خودمان نیست. ظالمان نیز قرص و محکم سرِ جای خودشان نشسته اند و به این بازی احمقانۀ ما می خندند. درست مثل اینکه فردی شما را مورد حملۀ فیزیکی قرار دهد و شما بجای دفاع از خود، تو سروکلۀ خودتان بکوبید!! آیا هیچ آدم عاقلی با خود چنین میکند که شما میکنید؟!