۱۴۰۴ اردیبهشت ۴, پنجشنبه

برنج، مسموم کننده ترین مادۀ غذائی!

 

برنج، مسموم کننده ترین مادۀ غذائی!



برنج یکی از بیشترین مواد غذائی مورد استفادۀ انسان است.

در مجموع، 4000 نوع برنج در جهان وجود دارد و کشورهای عمدۀ کشت کنندۀ آنها شامل بنگلادش، چین، هند، پاکستان، اندونزی، تایلند، میانمار (برمه)، فیلیپین و ویتنام اند.

دانشمندان چینی پس از بیش از یک دهه مطالعه در نحوۀ رویش برنج در شالیزارها، به نتیجه رسیده اند که مواد سمی فراوان موجود در خاک میتوانند به دو طریق برنج را آلوده کنند.

به صورت ترکیب مواد سمی با برنج (آلودگی ترکیبی)

یا به صورت آلوده شدن برنج به مواد سمی (آلودگی خارجی)

برنجی که به صورت آلودگی ترکیبی تولید میشود، حاوی نیترات و آرسنیک خاک است که در اثر نور شدید آفتاب و دی اکسید کربن، وارد برنج میشود. تمیز کردن برنج از این مواد سمی در آشپزخانه و به طریق معمولی، غیر ممکنست. این نوع برنج در کشورهائی تولید میشود که درجۀ حرارت بر اثر تابش نور خورشید بطور معمول بالاست.

برنجی که به صورت آلودگی خارجی تولید میشود، را میتوان با روشهای ساده، میزان نیترات و آرسنیک آنرا شستشو و کاهش داد. این نوع برنج در مناطقی کشت میشود که درجۀ حرارت محیط پائین بوده و تابش خورشید در کشت برنج اثر کمتری دارد.

توجه به این واقعیت  لازمست که خاک دارای بیشترین مواد سمی و کشنده است که مهمترین آنها ترکیبات نیترات و نیز فلز آرسنیک میباشد. خوردن مداوم این مواد سمی سبب انواع سرطان در انسان میشود. بر این اساس باید از تماس با این مواد سمی حتی المقدور احتراز کرد یا به حداقل رساند.

تماس یا بلع این مواد سبب انواع بیماری سرطان در ششها، مثانه و پوست شده و حتی موجب بیماریهای اعصاب، قلب، قند، آثار معکوس در حاملگی، کاهش سیستم ایمنی بدن و آثار مضر دیگر سلامتی انسان میشوند.

نتیجه اینکه، نخستین گام باید بر کاهش مصرف برنج معطوف شده و توجه به اینکه برنج عرضه شده برای فروش از چه منبعی بدست آمده، بسیار مهم است. برنجی که در محیطهای سردسیر نظیر دامنه های کوه هیمالیا کشت میشود، از نظر ترکیبی دارای کمترین میزان آرسنیک و از نظر آلودگی خارجی نیز به مقدار حداقل، آلوده به آرسنیک و نیترات است.

برای آماده کردن برنج جهت پخت، باید اولا- آنرا با آب سرد شستشو داد. ثانیاً- باید برنج را به مدت ده دقیقه در آب ولرم غوطه ور کرد. به این طریق، فلز آرسنیک ته نشین میشود و میتوان آن را از آب آلوده با کفگیر جدا نمود. سپس برنج را به طریق آبکش پخت تا آرسنیک و نیترات موجود در آن به حد اقل ممکن برسد.

در خاتمه لازمست توجه کنیم که تجار وارد کنندۀ برنج، از چه منبعی آنرا وارد میکنند و از خرید و مصرف برنجائی که توسط تجار سودجو از مناطق گرمسیری وارد میشوند، خودداری کنیم.

البته توجه داریم که برنج تولید شدۀ گیلانی، بهترین و سالمترین نوع برنج است و با برنج باسماتی هیمالیا رقابت میکند.

منبع مقاله:

https://www.thelancet.com/journals/lanplh/article/PIIS2542-5196(25)00055-5/fulltext

۱۴۰۳ آذر ۱۱, یکشنبه

آفرینش زمین و هفت آسمان

 

آفرینش زمین و هفت آسمان:

شش روز یا هشت روز؟

علی کبیری

در نوشته های مختلف نشان داده شد که اسلام دین خدا نیست و هیچگونه نسبتی با خدا ندارد. علت چنین نتیجه گیری آنست که در قرآن به عنوان کلام خدا با مواردی برخورد میکنیم که نه تنها با عقل سلیم منافات دارد، بلکه با علم نیز در تضاد است. یکی از آن موارد مربوط به تناقضگوئی قرآن در اختلاف مدت زمان آفرینش زمین و آسمان است.

1. تأکید به آفرینش زمین و آسمانها در شش روز

قرآن در شش آیۀ زیر به آفرینش زمین و آسمانها از سوی خدا در شش روز گواهی میدهد:

الف. آیۀ أعراف/54:

إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ

در حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش جهاندارى استيلا يافت. روز را به شب كه شتابان آن را مى طلبد مى ‏پوشاند و نيز خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده‏ اند پديد آورد. آگاه باش كه عالم خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايى است پروردگار جهانيان.

ب. آیۀ یونس/3:

إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

روردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد. بر عرش استيلا يافت و كار آفرينش را تدبير مى ‏كند. شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست. اين است‏ خدا پروردگار شما، پس او را بپرستيد. آيا پند نمى‏ گيريد؟

ج. آیۀ هود/7:

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏ يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏ اند خواهند گفت اين ادعا جز سحرى آشكار نيست

د. آیۀ ق/38:

وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ

و در حقيقت آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريديم و احساس ماندگى نكرديم

ح. آیۀ الفرقان/59:

الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا

همان كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت. رحمتگر عام اوست. در باره وى از خبره‏ اى بپرس كه مى‏ داند

ط. آیۀ السجده/4:

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ

خدا كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريد. آنگاه بر عرش قدرت استيلا يافت. براى شما غير از او سرپرست و شفاعتگرى نيست. آيا باز هم پند نمى‏ گيريد؟

2. تأکید به آفرینش زمین و آسمانها در هشت روز

اما بر خلاف گواهی شش گانه در آیه های نامبرده مبنی بر آفرینش زمین و آسمانها در شش روز، هنگامی که الله به جزئیات این آفرینش میپردازد، حساب از دستش در رفته و آفرینش پیش گفته را به هشت روز افزایش میدهد. آیه های زیر تناقضگوئی الله در آفرینش را نشان میدهند.

الف. آیۀ فصلت/9:

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ

بگو آيا اين شماييد كه واقعا به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد كفر مى ورزيد و براى او همتايانى قرار مىدهيد. اين است پروردگار جهانيان

ب. آیۀ فصلت/10:

وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ

و درزمين از فراز آن لنگر کوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد در چهار روز و روزی آن را براى نیازمندان متناسب با نيازهايشان قرار داد.

ج. آیۀ فصلت/12:

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

پس آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز مقرر داشت و در هر آسمانى كار مربوط به آن را وحى فرمود و آسمان اين دنيا را به چراغها آذين كرديم و آن را نيك نگاه داشتيم. اين است اندازهگيرى آن نيرومند دانا

چنانچه ملاحظه میشود، با توجه به آیه های فصلت/9، 10 و 12، آفرینش زمین و آسمانها جمعاً بعد از هشت روز به پایان میرسد.

با مقایسۀ این سه آیه در مورد آفرینش زمین و آسمانها در هشت روز و شش آیۀ پیشین که الله بر آفرینش    زمین و آسمانها در شش روز تأکید میکند، متوجه میشویم که مؤلف آیه های آفرینش افرادی متفاوت        بوده اند. وگرنه امکان ندارد اگر این آیه ها از سوی یک نفر نوشته شده باشد، مرتکب چنین اشتباه فاحشی شود. ضمناً امکان ندارد اگر خدا آفرینندۀ زمین و آسمانها باشد، با توجه به عظمت و دانائی او که درجایجای قرآن به آن اشاره شده، مرتکب چنین خطای عددی شود.

نتیجه آنکه، قرآن کلام خدا نیست و توسط افرادی با ضریب هوشی بسیار پائین نوشته شده است. 

۱۴۰۳ مهر ۲۹, یکشنبه

ایران را از شر شیخ و شاه نجات دهیم!

 

ایران را از شر شیخ و شاه نجات دهیم

سوپر گنج ده ها تریلیارد دلاری منابع طبیعی به اضافۀ نفت و گاز

ایران بر روی منابع سرشاری از لیتیوم و فلزات کمیاب نشسته است.

چنین منابعی در کمتر نقاطی از کرۀ زمین یافت شده اند. ولی ما اینها

را به مقدار زیاد داریم.

 ایران از نظر ذخائر نفتی در ردۀ چهارم جهان، از نظر گاز در ردۀ دوم،

از نظر ذخائر لیتیوم تا کنون کشف شده در ردۀ دوم (8.5 میلیون تن بعد

از9.8 میلیون تن شیلی)، قرار دارد. از نظر فلزات کمیاب مورد استعمال

در صنایع مدرن الکترونیکی هر روز اخبار تازه ای از کشفیات آنها به

گوش میرسد. این منابع که یکی دوسالیست کشف شده اند، فرای سنگ آهن،

مس و روی و فسفات و کائولین و غیره...هستند.

جمهوری اسلامی با تن دادن به تحریمهای گسترده، بجای بهره برداری از

این منابع از طریق ایجاد صنایع تولیدی، آنها را به صورت خاک کشاورزی

به امارات صادر کرده و چینی ها به صورت مواد خام به غارت منابع طبیعی

ایران پرداخته اند. و اکنون اسرائیل برای دستیابی به این منابع خیز برداشته است.

بر این اساس است که سیاستهای جمهوری اسلامی ضد ملی و خائنانه است.

آیا 45 سال کافی نیست؟!

لازمست ملیون غیر وابسته به بیگانگان، به پا خیزند و متحدانه با گذاردن دست رد

بر سینۀ خاندان ضد ملی پهلوی، ایران را از وجود جمهوری اسلامی پاک سازند.

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۴, دوشنبه

باز خواهم گشت!

 

باز خواهم گشت!

بدنبال باد درسرزمينهای دير آشنا

 بدنبال آن تكدرخت تنها وبی پناه

ايستاده در دل كويری سوزان

تا بينهايت زمين

اقيانوسی از شنهای روان

كه بيرحمانه و بی امان

بر پيكر عريانش ميكوبد

دلم تنگ آغوش پرمهرت

وآن سايه ی لطيف وگوارایت

لحظه ها را ميشمارم

تا روزی بسوی تو باز گردم 

تا روزی به آغوش توباز آیم 

و در سايه ی شاخه های انبوهت

دمي بياسايم

اي باد به ميهن من كه چون تكدرخت بی پناهی، استوار ايستاده است، بگو:

كه روزی غبار خستگی وغم از چهره برگهايش خواهم زدود

كه روزی شاخه هايش را چراغانی خواهم كرد

و از چشمه آب حيات ريشه هايش را آبياری خواهم كرد

من با اميد شرط كرده ام كه روز آزادی را باهم درميهن جشن بگيريم

بازخواهم گشت!

۱۴۰۱ اسفند ۲۲, دوشنبه

اسباب کشی الله از اورشلیم به مکه

 اسباب کشی الله از اورشلیم به مکّه

علی کبیری

درشروع اسلام، خانۀ الله در اورشلیم بود وبرهمین اساس هم نومسلمانان رو به اورشلیم نماز میگزاردند. ولی پس از درگیری محمّد پیغمبراسلام با یهودیان یثرب (مدینه) و جنگ باآنان که پس از کشت وکشتارفراوان و خونریزیهای بسیاربه پیروزی نومسلمانان ختم شد، پیغمبر اسلام از یهودیان روی برگردانده و از رکوع وسجود رو به دیوار ندبۀ یهودیان در اورشلیم خودداری نمود. بنا به دستور محمّد به نیابت از جانب الله، مکه به عنوان قبلۀ جدید نومسلمانان تعیین شده والله نیز از اورشلیم به مکه اسباب کشی کرد. اماعلت اساسی اسباب کشی الله از اورشلیم به مکه، عدم پذیرش آئین اسلام از جانب عدۀ زیادی از یهودیان یثرب وبه سخره گرفتن محمّد ونومسلمانان بود که درمحرابی رو به دیوار ندبۀ یهودیان به عنوان قبلۀ اسلام نماز میخواندند . 

یهودیان در حال ندبه کنار دیوار ویرانۀ معبد سلیمان در اورشلیم

طبق گزارش مورخین اسلامی، ازآن پس نیز این غائله به آسانی پایان نیافت، چون وجود الله در کعبه نیزبه عنوان پروردگاریکتای نادیده درمیان بتهای بی شمار آن مورد تمسخربت پرستان مکه قرارگرفت. بنابراین،  نومسلمانان به رهبری محمّد به مکه حمله ورشده، قریشیان را وادار به تسلیم در برابر لشکریان انبوه نومسلمانان نموده وسپس خانۀ کعبه را ازوجود بت ها پاکسازی نمودند. ازآن پس کعبه تا به امروزبه عنوان "خانۀ الله" پذیرفته شده است. به هرحال، سبب نفرت تاریخی مسلمانان از یهودیان ریشه در کشمکش بالادارد که درنتیجۀ آن محمّد مجبور شد تا الله را از اورشلیم به مکه نقل مکان دهد.

درقرآن به اسباب کشی الله از اورشلیم به مکه، درآیه هائی از 142 تا 150 از بقره اشاره شده و مفسرین قرآن نیز بارها به این موضوع پرداخته و دلائلی برای این تغییر مکان ارائه کرده اند. ابتداء دراین مورد نگاهی به چند آیه از سورۀ بقره میاندازیم:

آیۀ 150 ازبقره:

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بودید، روى خود را به سوى آن كنید! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دلیلى بر ضد شما نداشته باشند; (زیرا از نشانه‏ هاى پیامبر، كه در كتب آسمانى پیشین آمده، این است كه او، به سوى دو قبله، نماز میخواند.) از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید! (این تغییر قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شاید هدایت شوید!

آیۀ 147 از بقره:

الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

این (فرمان تغییر قبله) حكم حقى از طرف پروردگار توست، بنابراین، هرگز از تردیدكنندگان در آن مباش!

آیۀ 142 از بقره:

سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

به زودى مردم سبک مغز مى گویند: «چه چیز آنها [= مسلمانان ]را، از قبله اى که بر آن بودند، بازگردانید؟!» بگو: «مشرق و مغرب، از آنِ خداست، خدا هرکس را بخواهد، به راه راست هدایت مى کند.»

آیۀ 144 ازبقره:

قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ

نگاه‏هاى انتظارآمیز تو را به سوى آسمان (براى تعیین قبله نهایى) مى‏بینیم! اكنون تو را به سوى قبله‏ اى كه از آن خشنود باشى، باز میگردانیم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشید، روى خود را به سوى آن بگردانید! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، بخوبى مى‏دانند این فرمان حقى است كه از ناحیه پروردگارشان صادر شده; (و در كتابهاى خود خوانده‏ اند كه پیغمبر اسلام، به سوى دو قبله، نماز میخواند). و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن این آیات) غافل نیست!

 اما پس از انتقال خانۀ الله به مکه، یک محراب دیگر اضافه بر محراب قبلی درمشرق ساختمان مسجد محمّد دریثرب(مدینه) نیز ایجاد شد که نومسلمانان از آن منبعد رو به آن محراب وبسوی مکه نماز میخواندند. به همین جهت، آن مسجد را ذوقبلتین یا مسجد دوقبله نامیده اند. شرح این مسجد درThe Cambridge History of Islam, Vol 2 صفحۀ 703 چنین آمده است:

"هیچ نشانه ای ازآثاردوران اولیۀ اسلام بجا نمانده است. مسجدهای اولیه ازقبیل مسجد پیغمبر درمدینه یا سایر مساجد در کوفه و بصره، با مصالح ساختمانی ابتدائی ساخته شده بودند...اطلاعاتی درمورد جزئیات سازۀ ساختمانی مسجد پیغمبر درمدینه از سوی ابن سعد داده شده اند. طبق این اطلاعات، « دیوارهای این مسجد از خشت خام بودندوسقف قسمت شمالی آن با تنۀ درخت خرما پوشیده شده بود. درقسمت شرقی آن چند کلبۀ تودرتو وجودداشت که برای سکونت زنان پیغمبر اختصاص داشت. طی دو سال اول هجرتِ پیغمبر ازمکه به مدینه، محراب مسجد در شمال ساختمان ودرجهت اورشلیم بود. اما پس از نزول ناگهانی وحی بر وی، محراب جدیدی در جنوب ساختمان، درجهت مکه، رو به جنوب احداث گردید...»" 

بر اساس گزارش مورخین اسلامی، بااحتساب 23 سال ادعای پیغمبری محمّد ودرنظرگرفتن 10 سال اقامت وی در مدینه، به این نتیجه میرسیم که ازابتدای شروع اسلام در مکه، به مدت 15 سال اورشلیم به عنوان خانۀ اللّه وقبله محسوب میشده و نومسلمانان رو به آن درجهت مغرب نماز میخواندند. ولی در هشت سال باقیمانده از عمر محمّداست که وی به یکباره برمبنای ادعای وحی، خانۀ اللّه را از اورشلیم به مکه به عنوان قبلۀ جدید اسلام تغییر داده و لذا اللّه مجبورمیشود تا به مکه اسباب کشی کرده ودرکعبه سکونت کند. بخاری علت نقل مکان اللّه ازاورشلیم به مکه را درقسمتی از آیۀ 142 از بقره « سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ...»  راچنین تفسیر کرده است که منظور از سُفَهاء درآیۀ نامبرده، "مردمان نادانی چون بت پرستان، منافقان و یهودیان" هستند. بنابراین، چنین به نظرمیرسد که عمل پیغمبراسلام درتغییر خانۀ اللّه از اورشلیم به مکه موجب تمسخر یهودیان وحتی بت پرستان نیز قرارگرفته است. درواقع، چگونه ممکنست که پیغمبری به مدت 15 سال قبلۀ مسلمانان و خانۀ خدا را در اورشلیم تبلیغ نموده و خود وپیروانش رو به آن محل نماز خوانده و خداهم دراینمورد هیچگونه اعتراضی به عمل نیآورد، ولی به یکباره یک روز از خواب برخاسته و به آن جمع بگوید که ازآن منبعد دیگر خدا در اورشلیم اقامت نداشته وبه مکه نقل مکان کرده است!! و هنگامی که از او سؤال میکنند که چگونه ممکن است بعد از 15 سال دل خوش کردن ما که خانۀ خدا دراورشلیم است، چنین چیزی اتفاق بیافتد؟ او در پاسخ دست درجیب قبایش کرده و درآیۀ 142 از بقره توجیهی به شرح زیرارائه دهد:

...قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

... بگو: «مشرق و مغرب، از آن خداست; خدا هر كس را بخواهد، به راه راست هدایت میكند.»

اما محمّد درمقابل انتقاد منتقدین نسبت به انتقال اللّه و قبله ازاورشلیم درغرب جزیرة العرب به مکه درشرق آن، با جوابهای سربالائی نظیر پاسخ بالا، کوشش کرد تا آنان را بقول خودش مجاب نماید. ولی از جنبۀ منطقی شنیدن همچه ادعائی همچون "مشرق ومغرب" ازدهان کسی که ادعای پیغمبری دارد بسیاربعید بوده و چیزی جز گریز زدن از ارائۀ دلیل خردمندانه ودرنهایت کوبیدن سرِ پیروانش واهل خِرَد به طاق نیست. 

اما بی پایگی دلیل من درآوردی محمّد هنگامی به اوج میرسد که مخاطبانش را به زعم خود بی مغز وبی حافظه دانسته و درآیۀ 96 از سورۀ آل عمران، اعلامیه ای به شرح زیر صادرمیکند: 

إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ

نخستین خانه‏ اى كه براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمین مكه است، كه پر بركت، و مایه هدایت جهانیان است.

هم اینجاست که پیروانش باید از او سؤال میکردند که اگر نخستین خانۀ خدا درسرزمین مکه بوده، پس چرا قبلاً به مدت 15 سال به ما گفته بودی که خدا دراورشلیم اقامت دارد و ما را وادارکردی روزی 17 بار رو به خانۀ اللّه در اورشلیم رکوع وسجود کرده ونمازو نیایش کنیم؟!

حال به بینیم که از ابتداء علت تعیین اورشلیم به عنوان خانۀ خدا چه بوده است؟  براساس اطلاعات تاریخی از منابع مسیحی که به صورت دست نویس به خط سُریانی به مارسیده است، در شروع کارِ محمّد عده ای از یهودیان به پنداراین که محمّد همان ناجیِ موعود است که درتورات به آنها وعده داده شده است، به دور اوگردآمده وبه پیغمبری اوگردن نهادند. ولی هنگامی که مشاهده کردند محمّد از گوشت شترتغذیه میکند، اعتقادآنها نسبت به او سلب شد. باوجوداین، 10 نفر ازآنها به اجبارو از روی سیاست به اسلام گرویده و تاآخر عمر با او ماندند. مورد بالا به شرح زیراست:

" درشروع به تبلیغات پیغمبری ازجانب محمّد، عده ای از یهودیان منحرف به گمان اینکه وی همان ناجی الهی است که ظهورش [درکتاب مقدس] به یهودیان وعده داده شده است، به محمّد پیوسته و با پذیرفتن آئین اواز دین موسی روی برگرداندند. آنها 10 نفربودند که با او ماندند تااینکه زمانِ اولین قربانی فرارسید. اما وقتی مشاهده کردند که او گوشت شتر میخورد، به این نتیجه رسیدند که محمّد آن کسی نیست که گمان برده بودند..."

(خوردن گوشت شتر دردین یهود حرام است. نویسنده ومترجم)

Seeing Islam as Others Saw it, by Robert Hoyland، ص 506

اما تغییر مکان دادن خانۀ اللّه از اورشلیم به مکه منجر به رویاروئی نظامی بین نومسلمانان و ساکنان مکه شد. توضیح آنکه مورخین مسلمان چنین گزارش داده اند که در بدو ادعای پیغمبری محمد درمکه، پس از عدم پذیرش اسلام از سوی قبیلۀ قریش وبه خطرافتادن جان وی، محمّد با اصحابش از مکه گریخته و به یثرب پناه برد. یهودیان یثرب به او پناه داده و از او مراقبت کردند. ولی هنگامی که در2 سال اول دریثرب اقدام به ترویج اسلام نمود، با مخالفت وحتی استهزای اکثرآنها روبرو شد. تا این تاریخ جهتِ قبلۀ مسلمانان بسوی اورشلیم بود (2 سال پس از هجرت محمّد ازمکه به یثرب). پس از آن کار به رویاروئی فیزیکی کشیده و منجر به جنگ بین طرفین شد. پس از پیروزی نومسلمانان بریهودیان یثرب وکشتاریهودیان وتصرف اموال واملاک ومزارع آنها وبه اسیری گرفتن زنان ودخترانشان وتجاوز جنسی به آنان، نه تنها نام یثرب به مدینه تغییریافت، بلکه جهت قبله نیز از اورشلیم به سوی مکه تغییر داده شد. اما باردیگر محمّد درمقابل مخالفت و استهزای بت پرستان قبیلۀ قریش درمکه قرارگرفت وبه ناچاربا لشکریان زیادی به مکه هجوم برده و قصد جنگ باآنها نمود. سران بت پرست قریش که در جنگ احتمالی تعداد نفرات جنگیشان نسبت به سپاه نومسلمانان محمّد کم بود، با او وارد مذاکرۀ صلح شده و ازروی اجبار اسلام را قبول نموده ومسلمان شدند.

مورخین مسلمان گزارش داده اند که پس از اطاعت قریشیان از محمّد وگردن نهادن اجباری به پیغمبری او، محمّد وپیروانش به داخل خانۀ کعبه رفته و کلیۀ بت ها را شکسته و کعبه را ازوجود آنها پاک کردند. ( این واقعه درحدود سال 624 میلادی و 8 سال قبل از فوت محمّد تخمین زده میشود).  ازآن به بعد، کعبه به عنوان "خانۀ اللّه" وانمود شده، افسانه های بسیاری دربارۀ پیدایش آن به وجود آمد ومناسک حج برقرار گردید که خود داستانی طولانی دارد. 

باتوجه به گزارش پیش گفته از سوی مورخین مسلمان، باید به این موضوع توجه مخصوص مبذول داریم که وانمودکردن کعبه به عنوان خانۀ خدا که قبلاً محل نگهداری بت های بت پرستان بوده است، یک فریب بزرگ میباشد. اگرخدائی بوجود آورنده وخالق هستی به این عظمت است که ابتداء وانتهای آن هنوز مشخص نیست، وجود چنین پروردگاری آنقدرعظیم است که امکان ندارد در یک اطاقک مکعب سنگی به ابعاد چند متر در چند متر، بگنجد. مضافاً به اینکه طواف به دور کعبه با طواف به دور بت ها تفاوتی ندارد. درواقع، همچه عملی چیزی جز بت پرستی نیست.  آیا زمان آن فرا نرسیده تا بجای صرف این همه مخارج هنگفت جهت مسافرت به مکه ومدینه و زیارت این خانۀ ساختگی خدا و ریختن میلیاردها دلار پول به جیب حکمرانان مفتخورآل سعود، هزینه های مربوطه را برای ساختن مدرسه وبیمارستان واحداث مؤسسه های عام المنفعه برای مردم نیازمند میهنمان اختصاص دهیم؟ حکماء گفته اند "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامست!"

این مقاله بر اساس آیه های قرآن و گزارشهای مورخین مسلمان نوشته شده. اما با توجه به گزارشهای باستانشناسی و پژوهشهای زمین شناسی و هیدرولوژی، مکۀ پیش از اسلام فاقد آب آشامیدنی و زمینش غیر قابل زرع و کشاورزی بود. بنابراین، وجود قبیلۀ قریش چند هزار نفره و حتی محمّد در مکۀ قبل از اسلام، چیزی جز دروغپردازی از جانب مورخین مسلمان نیست. در این مورد، به مقالۀ پژوهشی تحت عنوان " کدام مکه، کدام قریش، کدام خدیجه و کدام محمّد؟" از این نویسنده رجوع شود.  

۱۴۰۰ مهر ۱۶, جمعه

نیستی شده است هستی ما!

علی کبیری

خورشيد چو درآيد زپس كوه دماوند

آخوندا لميدند به ويلای جمارونشون ودربند


نی در غم محرومان و نی خلق گرسنه

نی درغم مستضعف و نی جمع برهنه

 

اندرحلبی آباد و در گود عربها

همسايه شدند كارگران با همه سگها

 

ای مهدی موعود كجائی كه به بینی

ديگر نمانده نه مسلمانی و دینی

 

ای خالق يكتا كه دادی تو بشارت

گفتی كه اسلام بود دين سيادت

 

اينست بشارت كه شديم غرقه بذلت؟

اينست سيادت كه شديم غرق حقارت؟

 

از ديده زحمتكش بود خون سرازير

روشنگر و پيشتازهمه درغل و زنجير

 

گر داد برآريم گهی درطلب نان

بايد كه دگر بگذردی از سر و ازجان

 

هستی كه نمانده دگر حضرت رهبر

نیستی شده است هستی ما، زين چه بدتر!

 

گفتيد كه شما پيرو و شيدای علی ايد

گفتيد كه شما رهروی كردار علی ايد

 

گه ذكر علی گفتيد و از نامه به اشتر

برديد بعرش جايگه يار پيامبر

 

گفتيد كه علی نان جوين خورد و همی درغم امت

برتكه گلیمی بخسبيد و بدرویشی وعسرت

 

آيا علی ديد به رؤيا كه فقیهی

دركاخ جماران نشيند چو نبی ای؟

 

برجسازي به ایران شود مال فقاهت؟

بی مسكن و بی جا ومكان اين همه ملت؟

 

كو آزادی و دمكراسی درهمه ايران؟

از آزادی هم برجی بجا ماند و خيابان

 

ای حافظ قرآن برو شرم وحيا كن

اين بازی تزوير و شقاوت تو رها كن

 

گر هستي تو ايرانی وگر عاشق ايران

بردار تو دست ازسر اين يك تل ويران

۱۴۰۰ خرداد ۹, یکشنبه

سرود آزادی




علی کبیری


سرود آزادی را که سر دهد برای ما؟

جز خودِ ماجز خودِ ما

که خسته ایم از اینهمه کنایه هااز اینهمه گلایه ها


خسته از این راه درازپر خم و پیچ و پر فراز

در پسِ هر گردنه ای، راهزنی در انتظار

تا که بدزده ازمون، سفرۀ نون و کوزمون

وه که چه سخته راه ما


وه که چه سخته راه ما

آخه زمونای قدیم، پاری زمونا زآسمون

ستاره میومد برامون

کجا شدند ستاره ها؟


خسته و مبهوت و غمین

سکوت کردیم همه مون

سکوت چو زهره برامون، سکون چو مرگه برامون

خیز زجا، بروی پا

و یا به زیر لب بخون:

سرود آزادی را که سر دهد برای ما؟

جز خودِ ماجز خودِ ما!