۱۳۹۶ مهر ۲۹, شنبه

محمّد ابن عبدالله و ملایان، دشمنان ایران و ایرانی
 علی کبیری



هنگام بازگشت خمینی به ایران، از او پرسیدند: "چه احساسی از بازگشت به وطن دارد؟"
پاسخ داد: "هیچ"

چنان پاسخ شگفت آوری، این نویسنده را برآن داشت تا با پژوهش در تاریخ اسلام، به ریشه یابی آن "هیچ" معروف بپردازد. آن "هیچ" نه تنها بی احساسی وبیگانگی خمینی نسبت به ایران و ایرانی را میرساند، بلکه با زیر و رو کردن تفسیرهای بجا مانده ازصدر اسلام و نیز ازسوی ملایان صاحب نام، این "هیچ" را میتوان در لابلای تفسیرهای آنان ازبخشی از آیه های قرآن وبخصوص آیه ها و سوره های منسوب به الله ولی اززبان پیغمبر اسلام، مشاهده کرد.

این نوشته براساس منابع تاریخی موثق و از جمله قرآن، به پژوهش در مورد دشمنی محمّد ابن عبدالله و خاندان او نسبت به ایران و ایرانی پرداخته و به روشنی نشان خواهد داد که مبنای این همه کینه و دشمنی ملاهای حاکم بر کشورما، چیزی جز ریشه در آموزه های اسلامی نداشته و ادامۀ حاکمیت ملاها بر این سرزمین جز به نابودی قطعی آن منجر نخواهد شد.

قدیمی ترین تفسیر قرآن وتفسیری که از صدر اسلام تا به امروز همواره از جانب ملاها در هر نقطه از سرزمینهای اسلامی به آن اشاره شده است، "تنویرالمقباس من تفسیر ابن عباس" است. اما لازمست پیش از بررسی موضوع مورد بحث در تفسیر نامبرده که بصورت گزارشی موثق آمده است، شرحی در مورد اینکه ابن عباس چه کسی بود، نسبت وی با پیغمبر اسلام چه بود و دارای چه شخصیت و اهمیتی در میان ملاهای اسلامی بوده و هست ، میپردازم.

ابن عباس که بود؟

عبدالله ابن عباس ابن عبدالمطلب ابن هاشم، یکی از صحابۀ بسیارنزدیک به پیغمبر اسلام و فرزند عبدالمطلب عموی محمّد بود واز این رو پسرعموی محمّد محسوب میشود. از طرف دیگر، ابن عباس خواهرزادۀ میمونة بنت حریث، یکی از همسران محمّد است و بنابراین، نه تنها یکی از صحابۀ مورد اعتماد محمّد بود، بلکه ازبابت دو پیوند خویشاوندی جزء خویشان و بستگان بسیار نزدیک به پیغمبر اسلام ویکی از صحابۀ مشهور وصاحب نام و مقام در اسلام محسوب میشود.

برمبنای نسبت خویشاوندی بسیار نزدیک ابن عباس با پیغمبر اسلام و هم نشینی و همراهی وی با محمّد و آگاهی از اهداف ومنویات او، تفسیر ابن عباس یکی ازمستندترین و قدیمی ترین تفسیرهای قرآن است که حتی مناسبت آیه های قرآن با وقایعی که در زمان محمّد رویداده است را جابجا توضیح داده و بنابراین نه تنها از نظر اسلامی مورد استناد فقهاء و مفسرین بعدی قرآن از 1400 سال گذشته تا زمان حاضر قرار گرفته، بلکه بررسی آن از نظر تاریخ صدر اسلام نیز بسیار قابل توجه و اهمیت است. از این جهت، فقهاء و مجتهدین و مفتی های اسلامی به او لقب "البحر" یا "دریای علوم اسلامی" داده اند. همانطور که از گزارشهای مورخین اسلامی برمیآید، نامبرده با حمایت علی ابن ابیطالب، به فرمانداری بصره در قلمروی علی رسید وسپس درسال 32 هجری، به فرمان علی به ولایت فارس منصوب شد. در ادامۀ ولایت بر فارس،  بدستور علی به سرکوبی خونین وبی رحمانه و گستردۀ ایرانیانی که از سلطه و ظلم وستم و غارتگریها وتجاوز تازیان بجان آمده و شورش کرده بودند، پرداخت. بنابراین، شخصیت و منش چنین فرد خونریز از یک طرف و مفسر صاحب نام قرآن بودن وی از طرف دیگر، که به سبب دست پروردۀ پیغمبر اسلام بودن به چنین مقامی نائل شده، مؤید این واقعیت است که مراد و معلم نامبرده نیز از همچه خصلت خونریزی وشقاوت برخوردار بوده است.

تفسیر سورۀ الروم و گزارش تاریخی ابن عباس

سورۀ الروم شامل 60 آیه است و همانطور که ابن عباس نیز گزارش داده، قسمتهائی از این سوره به اختصار به جنگهای ایران و روم پرداخته و شادی و شعف محمّد و نومسلمانان را از شکست ایرانیان درمقابل رومیان بیان میکند. با بررسی این سوره، نتیجه میشود که اشارۀ آن به جنگهای 25 سالۀ ایران و روم در زمان پادشاهی خسروپرویز در ایران و امپراتوری هراکلیوس بر قلمروی رومیان است. در نتیجۀ آن جنگها، نه تنها تعداد بی شماری از سپاهیان دو طرف کشته و مجروح شدند، بلکه منابع مالیشان نیز بشدت رو به تحلیل رفت وبه تبع آن ازاشتیاق سپاهیان دو طرف در جنگ نیزبه همان نسبت کاسته شد. مورخین، یکی از علل پیروزی تازیان برسپاهیان ایران و روم را در نتیجۀ همین جنگهای 25 ساله وتضعیف منابع مالی و انسانی آنها میدانند. ولی همانطور که مورخین و پژوهشگران دوران ساسانیان نظیرپورشریعتی و دریائی در تحلیلهای تاریخی توضیح داده اند، علل بسیار دیگری نیز در شکست سپاهیان ایران از تازیان وجود دارند که در حوصلۀ این نوشته نمی گنجند. در اینجا به قسمتهائی از سورۀ الروم که با موضوع این نوشته ارتباط دارند، میپردازم. با مراجعه به محتوای سورۀ الروم، این واقعیت محرز میشود که در زنده بودن محمّد، تازیان به رهبری وی همواره جنگهای ایرانیان و رومیان را زیرنظر داشته و نتایج آنرا برای پیشبرد اعمال بالفعل خود در نظر میگرفتند. چنین بررسی از نتایج جنگهای نامبرده حاوی این پیام است که از آن زمان، تازیان به رهبری محمّد همواره مترصد فرصت بودند تا پس از ضعیف شدن قوای دو امپراتوری، به قلمروی آنها هجوم برده و به اهدافشان در غارت و چپاول و تجاوزبه سرزمینهای خارج از جزیرة العرب، بپردازند. وگرنه، آوردن این سوره درقرآن و شادی محمّد و تازیان نومسلمان، از زبان الله بلاموضوع میباشد. ولی آنچه که ازتحلیل آن برمیآید اینست که محمّد همواره تسخیر سرزمینهای دوردست را نیز مد نظر قرارداده بود. در این مورد، در نوشته ای زیر عنوان "آیا نیاکان ما از اسلام به گرمی استقبال کردند؟" اشاره شده است که چگونه تازیان درفرصتهای مختلف شهرهائی در قلمروی امپراتوری روم را تا مرزهای ایران و روم به صورت تاکتیکی مورد یورش قرار میدادند، ولی هراکلیوس باتوجه به کم بودن خطر آن یورشها و براساس طالع بینی و سرکتاب بازکردن، نه تنها از مقابله با تازیان خودداری مینمود، بلکه بر همین اساس به برادرش که فرمانده لژیونهای رومی در منطقه بود نیز توصیه میکرد تا از درگیری با تازیان احتراز نماید.

سورۀ الروم چه پیامی دارد؟

بنا به دسته بندی ملایان، سورۀ الروم از جمله سوره های مکی است. بر مبنای ادعای اینان، سوره های مکی سوره هائی هستند که در مکه بر محمّد نازل شده اند. اما انتساب وقوع این سوره ها درمکه جای سوآل بسیاردارد. علت آنست که اصولاً مکه مکان مناسبی برای زندگی انسان نبوده است. چون نه دارای آب آشامیدنی بوده و بعلت عدم وجود آب، امکان کشت و زرع وتولید محصولات کشاورزی و غذائی درآنجا وجود نداشت و بجز بیابانی برهوت و کوههای خشک و بی آب و علف، حتی چراگاهی برای احشام درآنجا موجود نبود. دراین مورد در نوشتۀ "اینست کعبه، اینست مکه" با ارائۀ اطلاعات زمین شناسی و نیز اطلاعات تاریخی درمورد چاه زمزم و نتایج آزمایشگاهی آب مسموم و آلودۀ آن، چنین واقعیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. با توجه به شرائط اقلیمی طاقت فرسای مکه و عدم وجود آب آشامیدنی در زمان محمّد، امکان زندگی او و بخصوص قبیلۀ ثروتمندی بنام قریش در همچه محیطی وجود نداشت تا چنین فردی بتواند در آن محیط ودرمیان قبیله ای بنام قریش رشد کرده، به مقام پیغمبری الله برسد و آیه هائی تحت عنوان آیه های مکی هم از جانب الله بر وی نازل شوند. بنابراین، همانطور که درمنابع مسیحی، ویرا دست پروردۀ بحیرای راهب در یثرب دانسته اند، بجز یثرب مکان دیگری برای رشد و تبلیغات پیغمبری وی متصور نیست و درنتیجه به عقیدۀ این نویسنده، نسبت دادن آیه های مکی به مکه، درست بنظر نمیرسد.

در زیر تصویرسورۀ الروم و تفسیر وگزارش تاریخی آن از "تنویرالمقباس من تفسیر ابن عباس" به عربی عیناً نمایش داده شده است:



برگردان فارسی تفسیر بخشی ازسورۀ الروم در رابطه با موضوع حاضر و نیز گزارش تاریخی ابن عباس، بشرح زیراست:

«
(1) الف لام میم. من الله هستم و بدینوسیله سوگند یاد میکنم.
(2) رومیان اهل کتاب، ازایرانیان آتش پرست (مجوس)، شکست خوردند.
(3) در نتیجه، محمّد (ص) ومؤمنان ازشکست رومیان غمگین شده و بت پرستان خوشحال شدند. اما الله پیروزی عنقریب رومیان اهل کتاب را بر ایرانیان آتش پرست، به محمّد (ص) و مؤمنان بشارت داد.
(4) ابوبکرصدیق بر سرِ ده شتر با اُبی ابن خلف الجماهی شرط بست که این خواست الله ودست بالای محمّد (ص) بوده است که بعداز شکست رومیان اهل کتاب از ایرانیان مجوس، پیروزی با رومیان اهل کتاب باشد، زیرا این نشانۀ ارادۀ اللهِ دانا و قادر متعال است...
»

ازتحلیلِ تفسیرِ ابن عباس به عنوان یکی از صحابۀ پیغمبر اسلام و فردی که به محمّد بسیار نزدیک بوده چنین برمیآید که محمّد وتازیان نومسلمان همواره در آرزوی شکست ایرانیان از رومیان، روز شماری میکرده اند. بطوریکه حتی ابوبکر خلیفۀ اول از خلفای راشدین واولین کسی که مقدمات هجوم قطعی تازیان به ایران را ریخت، بر سر پیروزی رومیان بر ایرانیان، بر سرِ ده شتر با ابن خلف شرط بندی کرده بود. شک نیست که وجود غم و اندوه از شکست نظامی رومیان از ایرانیان، چنین تحلیل میشود که شکست نظامی ایرانیان از رومیان موجب شعف و شادی محمّد و نومسلمانان تازی شد. چنین واکنشهائی از جانب محمّد و تازیان درمقابل ایرانیان، نشان ازخصومت و دشمنی محمّد و نومسلمانان تازی و بخصوص ابوبکر نسبت به ایران و نیاکان ما دارد. وگرنه چه دلیلی در میان بود که محمّد و نومسلمانان نسبت به پیروزی و شکست ایرانیان در رویاروئی نظامی با رومیان به واکنش پرداخته و حتی سوره ای از قرآن را نیز به آن اختصاص دهند. این واقعیت میرساند که محمّد و تازیان نومسلمان همواره به رصد کردن جنگهای ایران و روم مبادرت کرده و علاوه برآن در آرزوی پیروزی رومیان بر ایرانیان بودند و برهمین اساس طبق قسمت پایانی آیۀ 3 سورۀ الروم، محمّد به نیابت از جانب الله به تازیان بشارت برشکست ایرانیان بدهد. در نتیجه، چنانچه از فحوای سورۀ الروم برمیآید، شکست نظامی ایران در مقابل روم مایۀ خرسندی بی حد محمّد و یارانش شد. پس بجز دشمن و دشمنان ایران، امکان ندارد کسی از شکست ایرانیان در جنگ با رومیان خرسند و مشعوف شود. چنین واقعیتی مبین آنست که محمّد و صحابه و تازیان نومسلمان نه تنها دشمن ایران و ایرانیان بودند، بلکه همواره چشم طمع به سرزمین ما داشتند و در آرزوی تملک اموال و املاک ایرانیان به کمین نشسته واز زمان حیات محمّد برای هجوم به سرزمین ما بی صبرانه روز شماری میکردند. حوادث بعدی در رابطه با یورش تازیان به این سرزمین، دربرهه ای که حکومت ایران درمنتهای ضعف مدیریت خود بود، مؤید چنین واقعیت تلخی است.

حکومت علی بر بخش شرقی متصرفات اسلامی وکشت وکشتار ایرانیان

علی ابن ابیطالب پسرعموی دیگر محمّد و داماد او بود. وی پس از قتل عثمان خلیفۀ سوم راشدین، به خلافت در متصرفات شرقی اسلامی رسید. اما خلافت اوبا مخالفت معاویة ابن ابی سفیان که جمع بسیاری ازنو مسلمانان از او حمایت و طرفداری میکردند، موجب دودستگی نومسلمانان شده و به جنگ صفین درشمال عراق انجامید. دراین جنگ که بدون نتیجه پایان یافت، علی پیشاپیش به اهالی میانرودان دستور داد که از او درجنگ با معاویه حمایت کنند. عده ای چنین کردند، ولی اهالی مسیحی شهر حرّان در شمال میانرودان که به علت حمایت معاویه از مسیحیان نسبت به او تعلق خاطر داشتند، از علی حمایت نکردند. پس از خاتمۀ جنگ و بازگشت معاویه و سپاهیانش به دمشق ، علی به انتقام ازاهالی حرّان، آن شهر را مورد حمله قرارداد و عدۀ بی شماری از مردم شامل زن و مرد و کودک و پیرو جوان را بدون استثناء از دم تیغ گذراند. بطوریکه طبق گزارش دیونیسیوس کشیش مسیحی، از دروازۀ شهرخون بیرون میزد.
   (The Seventh Century in the West-Syrian Chronicles, Andrew Palmer )، ص 187

 البته چنین نا جوانمردی از علی ابن ابیطالب دور از انتظار نیست. درخاتمۀ جنگ یثرب با بنی قریظه، علی ابن ابیطالب 700 اسیر جنگی دست وپا بسته را بدستورمحمّد گردن زد، که شرح چنین جنایت هولناکی توسط مورخین اسلامی گزارش شده ومورد تأئید آنها قرار دارد.

دربارۀ شقاوت علی هر چه گفته شود باز هم کم است. ابن بلخی مورخ ایرانی گزارش داده است:

« درسال سی و دوم بود ازهجرت، پس حادثۀ امیرالمؤمنین عثمان افتاد ونوبت خلافت بامیرالمؤمنین علی علیه الصلواة والسلام آمد. ولایت عراق وپارس بعبدالله بن عباس رضی الله عنهما سپرد و درآن فور مردم اصطخر دیگرباره سربرآوردند وغدرکردند. عبدالله بن عباس لشکر آنجا کشید و اصطخر بقهر بگشاد و خلایقی بی اندازه بکشت...»
(فارسنامۀ ابن بلخی، ص 117، کیمبریج)

وگزارشهای تاریخی بسیاری دربارۀ شقاوت وخونریزی ایرانیان بدست این دو پسرعموی پیغمبر اسلام از سوی مورخین اسلامی دردست است. این دو خویشاوند نزدیک محمّد، دست پروردۀ او بودند و دستهایشان تا مرفق بخون نیاکان بیگناه ما آلوده است. درمورد جنایتهای سایر سرداران و فرماندهان تازی در این سرزمین دیگرنمیگویم که تکرار مکررات است و اسناد ومدارک تاریخی بسیاری در این باره وجود دارند که هم میهنان در فرصتهای مختلف به آنها پرداخته اند. همین قدر کافیست بدانیم که همۀ این جنایات در این سرزمین، ریشه درقرآن و دشمنی بی حد پیغمبر اسلام نسبت به ایرانیان دارند. تفسیر سورۀ الروم از سوی ابن عباس پسر عموی محمّد و کسی که به همراه علی ابن ابیطالب پسر عموی دیگر پیغمبر اسلام در جنایت و خونریزی ایرانیان دست بالا را داشته اند، تصویر واضحی از دشمنی پیغمبر اسلام نسبت به نیاکان ما بدست داده وچیزی جز کینه توزی برعلیه ایرانیان برمبنای آموزه های محمّد ابن عبدالله نیست.

ملاها و سورۀ الروم

ملاها کسانی هستند که پیش از همه باید به الله ایمان داشته و تابع قرآن و آموزه های اسلامی باشند. براین اساس، ملاها کتاب قرآن را گفته های الله بشمارآورده و سوره ها و آیه های قرآن درنظر آنها احکام و دستوراتی هستند که از جانب الله به واسطه گی جبرئیل به محمّد پیغمبر اسلام ابلاغ شده اند و عدم اجرای این احکام ودستورات الله به منزلۀ عدول از احکام ودستورات الهی وخروج از دین اسلام بوده ودر نتیجه کفر محسوب میشوند. مضافاً به اینکه هیچ ملائی حتی اگر به بالاترین درجات همچون آیت الله رسیده باشد، اجازه ندارد نزول آیه ها و سوره های قرآن از جانب الله را مورد شک وتردید قراردهد. بنابراین، در ارتباط با سورۀ الروم که ایران و ایرانی را شخصیتی مورد تنفر الله و پیغمبرش قرارداده، همین احساس تنفر وبیزاری نسبت به ایرانیان باستان و تاریخ این سرزمین به ملایان منتقل شده و هویت ملی آنها را از هویت ایرانی به هویت اسلامی تغییر میدهد. نتیجه آنکه هویت اسلامی ملاها بر هویت ایرانی آنها غلبه کرده و آنها را نسبت به وطن و مردم خود بیگانه میکند. چنین تغییر شخصیتی را "مسخ شدگی دینی" میدانند و همچه افرادی از عرق ملی و میهندوستی عاری میباشند. اینها از نظر فیزیکی در این سرزمین زیست کرده و از منابع آن منتفع میشوند، ولی از نظر احساسی و روانی تعلق خاطرشان به خارج از مرزهای ایران نظیرعراق عرب، شام (سوریه) و عربستان است.
از طرف دیگر، اکنون با افشاگری در مورد دشمنی محمّد وخاندانش نسبت به ایران و ایرانی، بایسته است از این دین ومذهب دوری کرده و بدانیم وآگاه باشیم که آخوندها و مفتی ها و امامان اسلامی، براساس تعلیمات قرآن و بخصوص سورۀ الروم، چنان مغزشوئی شده اند که ایرانیان را جز مشتی دشمنان خدا و پیغمبرش بشمار نیآورده و هیچگاه امکان ندارد که آخوندی که به زبان ما سخن میگوید و به چشم ما به عنوان یک هموطن دیده میشود، کوچکترین احساس میهندوستی نسبت به این آب و خاک وکمترین احساس هم بستگی ملی و دوستی صمیمانه نسبت به سایر مردمان ایران داشته باشد. علت آنست که چنین گرایشهای وطندوستی نسبت به این سرزمین را با آموزه های قرآنی در حوزه های دینی از اینها سلب کرده و با شستشوی مغزی، شخصیت و هویت  اینان را در وابستگی ملی به این آب و خاک، بکلی از بین میبرند. درواقع، این جمع ملایان همچون رباتهائی هستند که سیستمشان طوری برنامه ریزی شده که نباید هیچگونه گرایشی نسبت به این سرزمین و هیچگونه احساسی نسبت به مردم این کشور داشته باشند.
با توجه به شواهد و دلائلی که در این نوشتۀ کوتاه ارائه شد، میتوان بروشنی دربارۀ شخصیت خمینی و آن "هیچ" معروف او قضاوت کرده و آن همه خشم و عصبانیت آیت الله خلخالی در 38 سال پیش را درمورد پیشنهاد "خلیج اسلامی" بجای "خلیج فارس" و بیل و کلنگ و دیلم بدست گرفتن او به منظورتخریب و نابودی آثار تاریخی همچون تخت جمشید و مقبرۀ کوروش کبیررا بخوبی دریافت. بنابراین، چنین نتیجه میشود که این جمع ملاها دشمنانی در لباس دوست در میان مردم ایران هستند و این همه جنایتها، بدکاریها، فجایع، فساد، دزدیها، خیانتها و هرچه بدی و پلشتی که طی 38 سال گذشته در این مرز وبوم اتفاق افتاده، همه و همه بدست اینها و برطبق برنامه های ضد ملی و ضد میهنی اینها براساس آموزه های اسلامیشان رخ داده است. حال برماست که هرچه زودترتکلیف خودمان را با این دشمنان دوست نما یا گرگهای در لباس میش روشن کرده وبا قطع دستهای آلوده به فساد اینها از امور مملکتی، اختیارآیندۀ خودمان را خود بدست گیریم. امروز دیر است و فردا خیلی دیرتر خواهد بود.

شاید لازم باشد با تشکیل دادگاههای مردمی، این جمع را به اتهام خیانت به ایران، محاکمه کرده و اشد مجازات را برای آنها در نظر بگیریم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر