۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

دیشب ماه هم ازخشم وخجالت سرخ شد!
اسلام آئینِ بت پرستی است!

علی کبیری


دیشب ماه هم از خشم وخجالت سرخ شد که جمعی هموطن نادان درراه رسیدن به نمادشیطان و سنگ پرانی به او باعده ای نادانترازخود برخورد خونینی کرده و صدها تن ازآنان درنزدیکی کعبه وخانۀ موسوم به خانۀ الله ودرمقابل دیدگان نابینای او جان دادند. تاکی باید اسیر وسوسۀ آخوندها ومفتی های قالتاق شده وهرساله میلیاردها دلار پول ملت ایران را به جیب مشتی دستاربندان بی خدا ریخته وشیخکهای خدا ناشناس سعودی را هرچه بیشتر چاق وفربه کرد تا بادلارهای باد آورده درنیس وکان ومونت کارلوو بورلی هیلزو لاس وگاس به قماروعیاشی پرداخته و به ریش مسلمانان نادان بخندند؟

آیا خدائی که چنین هستی ای را آفریده که ابتدا وانتهای آن هنوزنامشخص است، چگونه دریک خانۀ سنگی چندمتردرچندمتر جامیگیرد؟

چگونه است که شیطانهای مجسم و فرماندۀ کل شیاطین را که درکاخ جماران نشسته وهستی شمارا به یغما میبرند، نمی بینید؟ خانۀ شیطان بزرگ درجماران است وباید دل کوه البرز را شکافته و قلوه سنگهایش را بسوی خانۀ شیطان بزرگ وشیاطین کوچک که مشغول غارت وچپاول هستی مردم ومملکتی هستند، پرتاب کرد. آری...شیطان هم اینجاست و شما در پی سنگسارشیطانی موهوم باصرف میلیونها دلارپولهای این مردم درمانده ونیازمند، به مکّه میروید. این پولها سهم این مردم واین مملکت است ودرحالی که اینهمه نیازمند احتیاج به این پولها دارند، حج شما حرامترازحرام است ودرپیشگاه خداوند ارجی ومقامی ندارید.

طواف به گرد یک خانۀ سنگی چیزی جز بت پرستی نیست. چه تفاوتی بین شما مسلمانان و بت پرستان است؟ آنان به گرد بتهای خود طواف میکردند وشما به گرد یک خانۀ سنگی گشته و همدیگررا وحشیانه لگدمال میکنید. ازآب شورمزه ای بنام آب چاه زمزم مینوشید وخبرندارید که آن چاه دربیشتر اوقات طی 1400 سال گذشته بی آب بوده وحتی درحالت پرآبی توانائی سیراب کردن بیش از چند صد نفررانداشته است. این آب اززمانهای قدیم آلوده به مواد سمی وخطرناک ازقبیل مقادیر زیادی نیترات و انواع باکتریها ونیز آرسنیک (سُم الفاس یامرگ موش)(1)  بوده و موجب مسمومیت هزاران نفرشده است. به همین خاطربود که سیده زبیده همسر هارون الرشید در1200 سال پیش با صرف چند میلیون سکۀ طلا آب را با کانال کشی وقنات سازی از 38 کیلومتردورتر به مکه آورد. ولی آن کانال هم طی سالهای بعد به علت جمع شدن رسوبات و دشواری لایروبی غیرقابل استفاده شد.


ولی اکنون شاهدیم که آن چاه زمزمی که توانائی سیراب کردن بیشترازچند صدنفر زائران کعبه را در بیش از هزارسال پیش نداشت، اکنون قادربه سیراب کردن چند میلیون زائران کعبه گشته و مزۀ آب نیز شور شده است. ولی هیچ کدام اززائران تأمل نمیکنند که این آب شورمزه از کجا میآید؟ در حالی که پاسخ به این سئوال بسیارآسان است: این آب کمی شورمزه توسط دستگاههای آب شیرین کن مستقردر کناردریای سرخ از 70 کیلومتر جنوب مکّه بوسیلۀ لوله وبه کمک پمپهای قدرتمند به مکّه آورده میشود وقسمتی ازآن به عنوان آب زمزم درمخزنهای بزرگ ذخیره شده و به زوارداده میشود. اینست داستان آبی که بنام آب چاه زمزم به خورد مردم نادان داده میشود. متقابلاً، ملایان برای رونق دادن به بازار دین فروشی و کسب درآمد از مردمان ناآگاه، ازاثرات شفابخش آب زمزم داستانهای ساختگی ودروغین ساخته اند تا بتوانند به رونق کسب خودبیافزایند. یکی از این ملایان فردی بنام حجت‌الاسلام محمدحسین عسگری علویه است که درتاریخ 1390 وبااشاره به روایات واحادیثی از پیغمبر وائمه که منابع خبری آنها مشخص نیست، گفته است که:

« پیامبر فرموده‌اند زمزم بهترین چاه‌های دنیا است و بهتر خوراک و مایه سلامت از هر دردی است و داروی هر درد به شمار می‌رود و لذا فرمودند ماء زمزم لما شرب‌له، یعنی آب زمزم به هر نیتی که خورده شود به همان نیت واصل می‌شود. یعنی اگر کسی مریض باشد شفا می‌یابد و اگر برای خوراک نوشیده شود حاجت او برآورده می‌شود. حضرت علی(ع) نیز فرمود زمزم خیر ماء علی وجه الارض بهترین آب روی زمین زمزم است.
همچنین امام صادق(ع) فرمود "ماء زمزم دواء لما شرب له،" آب زمزم دوای هر دردی است.
حجت‌الاسلام عسگری تاکید کرد: ایرانیان قبل از اسلام به چاه زمزم به دیده احترام می‌نگریستند و ساسان بن بابکان جد ساسانی‌ها از این چاه آب نوشیده است.» (2)

کسی نیست از این دستاربندبپرسد که مدرک وشاهد تاریخی تو دراشاره به نوشیدن جد ساسانیهاازآب زمزم چیست؟!  این نمونۀ کوچکی از دروغپردازیهای این آخوندهای مکاراست که برای گرم نگاهداشتن دکان تزویر ونیرنگ خود از ساختن هیچ دروغی اباء ندارند.

دیگرآنکه آیا هیچوقت اندیشه کرده اید که چرا درزنده بودن محمّد پیغمبراسلام، خانۀ خدا ازاورشلیم به مکه تغییرمکان داده شد؟ (آیه های 142 تا 150 از بقره).  وآیا هیچگاه شمامردم مسلمان علتِ وجودی مسجد ذوقبلتین یا مسجد دوقبله در مدینه راجویاشده اید؟  آن مسجد دارای دومحراب است که یکی جهت نماز رو به اورشلیم درشمال ودیگری جهتِ نماز رو به مکه درجنوب مدینه را نشان میدهد. به مدت 15 سال بعداز ادعای پیغمبری ازسوی محمّد، نومسلمانان رو به شمال واورشلیم نمار میگذاشتند، تااینکه رابطۀ محمّد ویهودیان یثرب به علت عدم پذیرش اسلام ازجانب آنها، بهم خورده وتیره شد. ازآن منبعد محمّد آیه های بالا را بنام الله صادرکرد وجهت قبله راازشمال به جنوب تغییرداده و الله نیزاز اورشلیم به مکه نقل مکان نمود!

اما آیا هیچگاه اندیشه کرده اید که چرا محمّد شهر مدینه را برمکّه ترجیح داده وآنرا برای سکونت اختیار کرد؟ علت آن بود که مدینه واحۀ بسیاربزرگی بود باآب فراوان وامکانات زیستی زیاد. ولی مکّه زمین لایزرعی بود که حتی یک درخت نخل هم نداشت. این بود علت انتخاب مدینه برای سکونت محمّد وحتی ابوبکر وعمروعثمان. مضافاً به اینکه انتخاب مکّه از سوی بت پرستان، بدترین انتخاب ممکن از نظر تعیین مکانی مناسب برای زیستن است. آن محل در قعر دره ای قراردارد که هنگام بارندگیهای شدید درمعرض سیل قرارمیگیرد. ازاین رو، درطی سالهای دور کعبه بارها درسیلاب غوطه ورشده است. عُمر دربالادست کعبه دوسیل بند ایجادکرد تا کعبه راازخطرسیل مصون دارد.


به هرحال، شمامسلمانانی که بت پرستی اسلامی را برخدمت به خلق ترجیح داده و خودراخداپرست نیز وانمودمیکنید، اگر خداپرست هستید، باید بدانید که خدا درقلب انسان است ونه درخانۀ کعبه، ونیزپیش ازهمه باید درغم مردم مستمند باشید وبا تأسیس مؤسسه های عام المنفعه نظیر ایجاد مدرسه ودرمانگاه وبیمارستان وایجاد کار برای کمک به امرارمعاش مردم محتاج، هم خدارا ازاینگونه اعمال نیکوی خود خشنود سازید وهم خلقی را که درلجن متعفن نادانی و فقرو اعتیاد وفحشاء غوطه ورند. شک نیست که فرزندان شما هم ازاینکه درمحیطی زیست کنند که امن بوده و خالی ازنادانی وفقرو اعتیادو فحشاء باشد، میتوانند آرامش خاطر داشته باشند.  


۱۳۹۴ مهر ۴, شنبه

به تحقق صلح فرصت دهیم

گفت وشنود نشریۀ نیشن با نوۀ گاندی بزرگ


آرون گاندی نوۀ گاندی رهبراستقلال هند است. او 14 ساله بود که پدربزرگش درسال 1948، یک سال پس از استقلال هند از بریتانیا کشته شد. دوسال پیش از آن تاریخ خانوادۀ آرون او را از دوربان درآفریقای جنوبی به هند نزد پدربزرگش فرستادند. آنها نگران بودند که او به خشونت روی آورده ودرپی انتقام از سفیدپوستان وسیاه پوستانی باشد که طی دو حمله به او، وی را شدیداً مضروب نموده بودند. از سن 12 تا14 سالگی او باپدر بزرگ زندگی کرد و درآن زمان به فراگیری آموزه های او مبنی بردوری از خشونت، فروبردن خشم ونیزآموختن معنویت و انضباط پرداخت. درحال حاضر، آرون گاندی یکی از پایه گذاران "مؤسسۀ غیر انتفاعی دوری از خشونتِ مهاتماگاندی" درراچستر نیویورک است. این مؤسسه به رایگان به افراد علاقمند درمورد اصول دوری ازخشونت آموزشهای لازم رامیدهد. همین امسال، گاندی به انتشار نهمین کتاب خود به نام "پدربزرگم گاندی" دست زد. این کتاب اشاره به درسهائی میکند که آرون از پدربزرگ خود آموخته است.

در مصاحبه ای با نشریۀ نیشن، آرون گاندی به تشریح افکارش درمورد دوری ازخشونت، پدربزرگ، کتاب جدیدش ونیز فعالیتهای کنونیش پرداخت. این مصاحبه بااشاره به نکات اساسی، ازسوی نیشن کوتاه شده ودرپی میآید.

نیشن: خشونت وعدم خشونت را تعریف کنید.

آرون گاندی:  منظورازخشونت تنها صدمه های بدنی نیست، بلکه خشونتهای غیربدنی راهم که هرروزه شاهد آن هستیم، دربرمیگیرد. سوء استفاده از مردم، تبعیض برعلیه دیگران، به هدردادن منابع طبیعی، ایجاد اختلاف درسطح زندگی مردم درجامعه که درآن عدۀ معدودی بسیار ثروتمند بوده وعدۀ زیاد دیگری درنهایت فقرزندگی کنند، خشونت نامیده میشود. این انواع خشونتهای غیربدنی است که به ایجاد خشم درقربانیان منجر شده وموجب میشودتا آنان برای دستیابی به عدالت به خشونتهای فیزیکی مبادرت ورزند.

یک جامعه ویک فرد عاری ازخشونت هر دو یک هدف رادنبال میکنند، بطوریکه احساس وعمل افراد آن جامعه نسبت به همدیگرمملو ازعشق واحترام بوده وهمه باهم به عنوان انسان دارای حقوق برابر هستند، به نحوی که هیچ کس خودرا تافتۀ جدابافته ازدیگران به حساب نمیآورد.

نیشن:  چه نیروئی به پدربزرگ شما کمک کرد تا به مبارزه اش برعلیه استعمار بریتانیا ادامه دهد؟

گاندی:  به عقیدۀ من، بدست آوردن استقلال برای هند و اینکه پس از استقلال میتوانست زندگی بهتری را برای مردم هند بوجودآورد. همچنین، فروتنی و تعهد او درباور به اینکه توانائی او فقط منحصر به هدفهای در دسترسش بود ونه هدفهائی که به آنها دسترسی نداشت. درهرکدام ازما ناتوانائیهائی هست. ما نمیتوانیم همۀ دنیا را تغییرداده و به نتایج ایده آلمان برسیم. بنابراین، باید به این واقعیت گردن نهاده و بیشترین تلاش خودرا دربرآوردن ایده آلهای شخص خود بعمل آوریم.

نیشن:  به عقیدۀ شما، میراث بجامانده از پدربزرگ شما چیست؟

گاندی:  من پاسخ به این سئوال شما را در این جمله بیان میکنم که "تغییری را که برای دنیا درنظرداری، پیش ازهمه ازخودت شروع کن."  پدربزرگ من اعتقادداشت که هرفرد ازجامۀ بشری باید درتغییر خود بکوشد. اگرمیخواهیم که دنیا از وضعی که اکنون به آن دچاراست تغییرکند، باید که خودِ ماهم بخشی ازتغییر باشیم...عدۀ زیادی ازمردم گمان میکنند که باتغییرقوانین وضع بهتر خواهد شد ویا اینکه حاکمان میتوانند برای آنها وضع بهتری بوجودآورند. امکان تحقق چنین چیزی وجودندارد که فقط باوضع قوانین بهتر و اجرای آنها درجامعه، جامعه را بتوان تغییرداد. تغییرباید پیش ازهمه از خودِ ما شروع شود.

نیشن:  نظرشما دربارۀ تظاهرات هنگ کنگ و فرگوسن چیست؟
(اشاره به تظاهرات ده ها هزارنفری اخیر هنگ کنگ که درمخالفت با قانون جدید انتخابات از سوی چین و محدود شدن آزادیها درآن انجام شده است. طی این تظاهرات مردم خواستار استعفای فرماندار هنگ کنگ شدند.
تظاهرات هزاران نفری اخیر در فرگوسن آمریکا مربوط به تیراندازی پلیس به یکی از سیاهان بیگناه واعتراض به تبعیض برعلیه سیاهان بوده است. م)

گاندی:  به عقیدۀ من تظاهرات جوانان هنگ کنگ بسیارجالب توجه است. فقط امیدوارم که جوانان بدانند چه میخواهند وبرای بدست آوردن آن آمادگی داشته باشند. خیلی وقتها مردم احساساتی شده و به تظاهرات بدوراز خشونت مبادرت میکنند. اما با مشاهدۀ اولین سرکوبی از جانب حکومت، از تظاهرات مسالمت آمیز و بدور ازخشونت فاصله گرفته و به خشونت متوسل میشوند. چنین عملی نباید صورت بگیرد. تظاهرکنندگان میبایستی متوجه فلسفۀ تظاهرات دور از خشونت باشند. ما نباید خشونت را عملاً با حرفها واعمال خودمان نشان دهیم. طرف مقابل نبایستی احساس کند که ماآنها رادشمن محسوب کرده وقصد نابودیش راداریم. اینها مسائل کوچکی هستند که اگرتوجه نشود، میتواند روی هم جمع شده ومشکل در راه مبارزه ایجادکند. ما به هیچ وجه نباید به خشونت فیزیکی متوسل شویم. درغیراین صورت با طرف مقابل فرقی نخواهیم داشت.

شوربختانه وقایعی که درفرگوسن درجریان است نشان ازتعصب وتبعیض دارد که با رو در رو شدن فیزیکی طرفین برطرف نمیشوند. ما باید جوّ دوستی و احترام بوجودآوریم تا بتوانیم احساس دیگران را نسبت به خود تغییردهیم. این تظاهرات حالت جنگ خیابانی بخود گرفته اند. منظورم اینست که خواستهای تظاهرکنندگان درمورد مجازات افسر پلیس بسیار بالاست. شایسته است تاآنها فقط اجرای عدالت را خواستارشوند. بطورخشم آلود ودرگیری فیزیکی با پلیس به نتیجۀ پیش بینی شده نمیرسند. پدربزرگ من درمبارزه با استعمارانگلیس هیچگاه دچار خشم وعصبانیت نمیشد.  

نیشن:  چه امیدی نسبت به آینده دارید؟

گاندی:  همچنانکه پدر بزرگ من میگفت، "مسالمت جویان شبیه برزگران هستند. یک برزگر فقط بذر میکارد، به امید اینکه روزی محصول خوبی بدست دهد."

نیشن:  تازه ترین کتاب شما بنام " پدربزرگم گاندی" مربوط به دوران کودکی شماست. دلیل نوشتن چنین کتابی چیست؟

گاندی:  من درسهای زیادی از پدربزرگم آموخته ام که در ذهنم محفوظ دارم. این درسها آثار عمیقی برمن گذاشتند...میخواستم آن درسها را به کودکان نیز منتقل نمایم. اما نه وسیله ای برای چنین کاری داشتم ونه قادربودم تانوشته ام را طوری تنظیم کنم که کودکان نیز منظورمرا درک کنند. خوشبختانه، بتانی هجدوس (هَمنویس) به کمکم آمد وبه من دراین مورد یاری داد.

نیشن:  چه پیامی برای نسل جوان عصر حاضر جهت دفاع از عدالت وبرابری اجتماعی دارید؟

گاندی:  نسل من آشفتگیهای بسیاری بوجودآورده که برای نسل جوان به ارث گذاشته شده اند. اکنون برعهدۀ این نسل است که آیا قصد دارند در لجن وکثافتی که نسل من بوجودآورده است غوطه بخورند، یا اینکه برای خروج از این همه آشفته گی ها برای تغییر آن بکوشند تا دنیای بهتری را بوجودآورند؟ نسل جوان امروز رهبران آیندۀ دنیا بوده ووارث اوضاع آن میباشد. ممکنست این تغییرات به زودی محقق نشوند. ولی بالأخره کسانی باید آنرا ازنقطه ای شروع کنند.

برگرداننده: علی کبیری

۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

پرده اوّل: روحانی درپیشگاه اوبام حسین!

علی کبیری

دولـت جمهـــــــوری اسلامی/ گشته مشهـــــوربه هــــــــزاربدنـامی

کــرد امــــروز روحـــانی گسیل/ تاکه بنـــــدد به امامــــــزاده دخیـل

بــــر اوبامــا وبـــرکاخ سفیــــد/ بکنــــد سجــــده وعجـــز وتمهیـــد

ای که ســـــروربه ایـن ملک جهـــان/حـافظ مـکه و آل سفیــــــــان

ماهمـه بنــده وچـون خــاروخسیـم/ زیــربالهــای عقــابـت مگسیـــم

کی غلط کردکه جنگ میخواهیم؟/ هرچه خواهی توهمـان میخواهیم

کی گفتــــــا بااســــد همدستیم؟/بـاپـوتیـن همــــدل وهمــراه هستیم؟

دست مــــا درجیـــب اسرائیل است/ ریشه مــان آدمه وقابیــل است

بهـــــر اســرائیل وتو عبــــد وعبیــد/مـاهمـه اهل حساب وتوحیــــد

مــاهمــــه امـت داش ابــــرامیـم/ چــه کسی گفـت کـه مـا بی نامیم؟

مـادمکـــــراسی به اســــلام داریم/ شیــــخ ومـــلای بـد نــام داریـم

هــــــرکـــه بـــــودش شعــــــــارآزادی/بـــا گلــــوله جـوابـش دادی

هـــــــرکــه گفتـــا که میهـن خوبس/ مـا چپـوندیمش به قعـر محبس

رذل والـــــوات بـــدادیــم تفنـــگ/ اسلحــــه دادیم به دزد والـدنـگ

ملـک ایــران رامــا ویـران کردیم/ مـردمش کشتـه و ویلان کـردیم

شــد آبــاد زمـــا قبــــــرستـــــــان/ خشـــــکانــدیــم گیــاه وبستـــان

اینــهمه ایــرانی که بیچـــاره شـده/ وین چنــد ملیــون که آواره شده

درس عبــــرت بهشـــان دادیــم چنـــــد/ تــاکه ازشیــخ ننالند وزبند

ازهمـــــه پـــاانــدازان بـــاشیــم ســر/ کشیـــدیم عمـامـه مان بالاتر

ماهمــــه کـردیــم زنهـــای عفیف/ فاحشه، بی هنـر وخُـرد وخفیـف

نخبـــگان راهمــــــه معتـــادکـردیم/ بی سـروپـا چـوامـوات کــردیم

هــدف وغــایت مـا ویــــرانیست/ بی نشـان کـردن وبی سامـانیست

هــــــــرچــه خـواهید شمــا آن بکنیـم/ باهمـــه مــــردم ایران بکنیم

اینقـــــدرضجـــــه نمـــــــودونـــالـــه/ وانقــــدر زانـــوفتاد و سجده

که دل یانکی مست براو سوخت/ به درِ کــون طرف مُهری کوفت:

اینــکه بـدبخت و ول ومسکیــن است
آخــــونـدی بی هنــــر وننگیـــن است

گــرچه آدمکش واوباش وخــــراست
 کلـه اش پـــر پهـــن وپــرکیــن است

هــــرکه میهـــن بفـــــروشد به یقیــن
آخــــــرِ کار ســــــزایش ایــــن است:

خاک بـــــــرســــر شـود وبی مقـــدار
بی ســــروپا وزخــود شرمگین است

۱۳۹۴ مهر ۲, پنجشنبه

اندرملامت شيطان آقا را ودُم سیخ کردن رهبر!

علی كبيری


ندانم كجــــــا خوانده ام دركتاب
                         كه آقا را شيـــطان ديدش بخــــواب

بدو گفت كای اهرمن  كيستی؟
                         بگفـــــتا نمــاينده شــــــرّم ونيستی

بگفتـــــــــا شيطان كه ای بيخرد
                         دلــی دارم ازتــــــوبسـی پــــرزدرد

بـه بيـــن تــوچه كــردي باملتت
                         خداونـــــــــــــدزيادت كنــد ذلتــــت

توويـــران كــــــردی ايرانزمين
                        چه ماندسـت ديگر ازين سـرزمين؟

بروشــرم ميكن توای خرقه پوش
                       چه خواهـی ازين مـردم ژنده پوش؟

چوبشنيدرهبــــرزشيطان چنين
                      بخشــم انــــــــدرآمد، عــرق برجبين

زشـــرم وخجالت عرقنــاك شد
                      به تنبان زرد كـــــــردوغمنــــاك شد

برفـــت اندرون وبزد وافوری
                      سيــاه مست گشـت وبشــــد جاهــلی

كشيد عربده وسپــه رابخواند
                      زشب تابصبـــح روضــه حــُـرّبخواند

زبس نعره وی ازجگرسـربداد
                     همـــــه اهــــــل بيــــتش برآورد داد:

زجفتك زدن هارومنگ گشته ای
                     قديمــاتوخــربودی، سگ گشــــته ای

چرااينچنين ميكشـــی نعره ای؟
                     دگــــرمارانماندست هيـــچ زهره ای

بـروشــــرم ميكن سيّـــدعلی
                      تواين مملكــت نيستت مشتــــــــری

همه مردمان مشرك دين شدند
                      زمذهــب بـــری وزآئين شـــــــــدند

نماندست ديگـر مســلمان زما
                      همــه گشته ايم كافــروبی خــــــــدا

زبس ظلم كـــردی برخلق ما
                       نــه ازدين نامی ونی ازخـــــــــــدا

توازشمــروخولی همی بدتری
                       بعا لــــم زرســــوا، رســـــــواتری

خداوندبگيـــرد از توتقاص
                       الهی توگردی چو خلق آس وپا س

چونفرين والده حاجی شنيد
                     سرش گيــــج رفــــت وبكنجی خزيد

بسی قُل و وَالحمد برلب بخواند
                     كـه ديگــــر بـــرايش جائی نمانــــد

ازآن پس دگرآقاهم جان داد
                     همی جـــان ننگـين به شيـطان داد

۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

دختربچه های خردسال با پیامهای بزرگ انسانی!

علی کبیری

پاپ فرانسیس رهبرکاتولیکهای جهان درحال دیداراز آمریکا است. اومردم دنیا را به صلح ودوستی فرا خوانده واز همه دعوت کرد برای حفاظت محیط زیست وجلوگیری ازگرمایش کرۀ زمین بکوشند. درحالیکه پاپ با اتومبیل روبازی از مقابل پیروانش در واشنگتن عبور میکرد، یک دختربچۀ 5 ساله که حامل نامه ای  برای او بود، از لابلای صف مأموران امنیتی گذشت تا پیامش را به پاپ برساند. مأموران متوجه شده و از نزدیک شدن او به پاپ ممانعت کردند. ولی پاپ با مشاهدۀ او از مأموران خواست تا دخترک را بسوی او هدایت کنند. دخترک نامۀ زیررا که درآن تصویر پاپ را کشیده و درآن به زبان اسپانیائی نوشته بود، به پاپ داد:

"من ودوستانم همدیگررا دوست داریم وبرای ما تفاوت رنگ پوست اهمیتی ندارد"





اسم این دختر سوفی بود و فرزند پدرومادری است که درجستجوی یک زندگی بهتر از مرز بطور غیر مجاز به آمریکا مهاجرت کرده اند. او از پاپ درخواست کرد از رئیس جمهوربخواهد تا او وهزاران کودکی که به امید زندگی درخور یک انسان به آمریکاپناهنده شده اند، تحت حمایت قرارداده وبه آنها اجازه دهد دراین کشوربطورقانونی زندگی کنند.

پس ازغرق شدن آن پسربچۀ بیگناه 5 سالۀ سوری که درآغوش مادروهمراه برادر خردسالش باهزاران امید وآرزودرراه رسیدن به اروپا درامواج خروشان مدیترانه غرق شدند،



و پس ازمشاهدۀ رفتار محبت آمیز آن پلیس جوان دانمارکی باآن دختربچۀ کوچک سوری وبازی بچگانۀ گل یاپوچ بااو، که به همراه پدرومادرش وهزاران مهاجری که خانه و کاشانه شان بابمبارانهای مداوم درهم کوبیده شده و درآرزوی یک زندگی بهترباهزاران امید رنج سفرمخاطره آمیز از سرزمین اجدادی خودرا بجان خریده و گذرشان در راه رسیدن به یک مأمن امن به دانمارک افتاده بود،





شاید اکنون وجدان همۀ کسانی که این جنگ خانمانسوز را درسوریه بوجودآورده اند ومنجمله اسد و رهبران جمهوری اسلامی و عربستان و ترکیه و آمریکا وروسیه، به خودآمده و هرچه زودتر برای پایان دادن به این همه کشتارانسانهای بیگناه وویرانیها پایان دهند.

۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

تفــــو بــر رهبـــری اســــلام نـــاب!

علی کبیری


تفـــــو بــر ســِد علی، ملای قصـاب
تفــــو بــر رهبـــریِ اســــلام نـــاب

تـو با اين رهبـريت ريدی به كشور
نگــو كشور بگو صحـــرای محشر

هزاران روضه خوان بر خوان ملت
بــه كار ســـرقـت و دزدی و غـارت

همــــه ملـــت دچـار فقـــر و فاقــــه
شــد نـد از زور فقــر مــردم كلافــه

همـــه ايـران شـــده شـام غـــريبان
دلا پـــــر غصـه و گــريان و نـالان

نمــــــانــده طـاقتی بــر مستـمنـدان
شكمهــــا گشنــه و زاروپــريشـــان

به ايـران اينهمــه كی فاحشـه بـود؟
زن ايـــــرانی از زنهـــای بـه بـــود

چنــان مستـأصل و درمــانده گشتند
دگــرازآبــــرو و شـــــرم گـذ شـتـند

بـذار اي شيــخ كـمی عمــامـه بــالا
عجب ملكـی تـو سـاخـتی بــارك الله

حـــراج كــردی همــه هسـتی مـا را
نمـا نــده نـان به سـفره ايـن گــدارا

بـرو ای شيـخ به مسجد بس حياكن
گــــريبـــان خــلايــق را رهــــاكـــن

بـرو اي شيـخ چه ميخواهی زملت؟
حيـــا كـن زينهمـه دزدی و غـــارت

مگـــر تـو با خـدا عهــدی نبســتی؟
كـه دنبــال هـوس هـرگـز نگــردی؟

چه ميخواهی زخلق لخت و عريان؟
بــــروگمشو زخـــاك پـاك ايـــــران

۱۳۹۴ شهریور ۲۶, پنجشنبه

بـلــــوای فقیــــــه
به پیشوازفرخی یزدی، شاعرلب دوخته:
                                             
محوشد ایران زبلوای قوام السلطنه/ محوبادا درجهان نام قوام السلطنه 

علی کبیری


محــــــوشـــــدایـــــران زبـــلــــــوای فـقـیـــــه
                        محـــوبـــادا درجـهـــان نـــــام فـقـیــــه

مـذهبـش آدمـکُشی و دینـش آزادی کُـشی
                       ای دریــغ ازاین مسلمانی و اسلام فـقـیه

گشتــه بیـت المـال ملّـت بهـر مشتی مفتخـور
                      چونـکه اُمَت اوفتـاده تنـگ دردام فقـیـــه

وعـدۀ دنیـای دیگـر میـدهـد همــواره وی
                      لیک این دنیابــود بروفق وبرکام فـقـیـــه

اقتصـاد این جهــان درزعـم او مـال خـرست
                     نام خردارد شـرف بـرخـرقه ونـام فـقـیــه

مـال وجـان مـردمـان درپیش او بُد بی بهــا
                    این بود مردانــگی وقســط وانعـام فقـیـــه

کـرده ویـرانـه سـرای مـردم و کاشـانه شـان
                    چـونکه کرده وعـدۀ فـرخـنده ایـام فقـیـــه

همچــوجغـد برهرخرابه کرده مأوا وسکون
                    روز ملت چون سرآید تازه است شام فقیه

درچپــاول روی آریامهر کنـون کرده سپید
                   ای دوصد لعنت به این اکرام وارحام فقـیـه

او شـــده چــوپـان اُمـت، اُمتــم همچــون گَلــه
                  بی پنــــاهسـت ملـت ماگــرشـده رام فقیــه

کــرده اوبـاش واراذل حـاکـم فــرزانــگان
                  درجهـان انگشـت حیـرت بهراقـدام فـقـیـه

دیـده است خواب هـزاران سال حکومت بروطن
                  این خیــــالات جمــله باشد درسرِخام فقیه

نقشـۀ ویــرانی آفــاق وانفـس میکشـد
                  این قبا بس گُنده است برقد و اندام فقـیـه

ملــت ایــران ستــانـد داد خــود ازمفســـدان
                  دورنباشد روز رستــاخیز وفـرجام فقـیـه

۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

دلداری به آقا مجتبی واحدی که درتشویش از دست رفتن اسلام است

اسلام دارد میرود، اسلام دارد میرود!


علی کبیری


ای فاسقان ای غاصبان، اسلام دارد میرود/ شیون کنند اسلامیون، کاسلام دارد میرود

دررفتن اسلامِ من، گویند هرنوعی سخن/من خود بچشم خویشتن، دیدم که اسلام میرود

درقم شده غوغا بپا، گفت پیرو آل عبا/کای شیعیان این جهان، اسلام دارد میرود

دستاربندان درخروش، آنرانمانده عقل وهوش/گفتند که ای خلق خموش: اسلام دارد میرود

بازاری شد اندرهراس، گردد چوخلقی آس وپاس/ای سارقان حق ناس، اسلام دارد میرود

روزی که اسلام رفت زما، روحی دمید درجسم ما/ حالی چنان خشنودشدیم، کاسلام دارد میرود

ماپیرو پنج تن شدیم، بیگانه از خویشتن شدیم/ بعدازهزاروچارصد، اکنون اسلام میرود

این واحدی گفتا بما، ازخامس آل عبا/از خامسش مانده عبا، تزویر واسلام میرود

ماسالهاکوربوده ایم، نادان ورنجور بوده ایم/نیک که گشودیم دیدگان، دیدیم که اسلام میرود

گه ازعلی گفتی بما، گه ازحسین وذوالجناح/یا سیدی تشویش مکن، آخوند واسلام میرود

ای واحدی کم شکوه کن، افسوس مخوراندیشه کن/ غصه نخورداش مجتبی، کاسلام دارد میرود


۱۳۹۴ شهریور ۲۲, یکشنبه

دکان رسانه های ضدملی راتخته کنیم!

علی کبیری


هموطنانی که دل درگروی آزادی میهن وهم میهنان دربند از ارتجاع سیاه حکومت دینی دارند، بخوبی متوجه این واقعیت هستند که رسانه های فارسی زبان نظیر رادیوها وتلویزیونهائی که ازسوی کشورهای خارجی برای ایرانیان ودیگر فارسی زبانان برنامه پخش میکنند، نه عاشق و واله ایران وایرانیان هستند ونه درپی آزادی ودمکراسی وحقوق بشر برای مردم ایران میباشند. این رسانه ها تابع سیاست کشورهای متبوع خود بوده ومترصد هستند تا در لحظات حساس تاریخی برای پیشبرد منافع همان کشورها نقشی را که برای آنها رقم زده شده است به مرحلۀ اجرا درآورند. اگر منافع کشورهای مربوطه توسط رژیم ملاها برآورده نشده باشد، این رسانه ها ساز مخالف زده وآهنگ موافق با منافع مردم ایران مینوازند. ولی اگر منافع کشورهای متبوع آنها از سوی رژیم ملاها تأمین شده باشد، با اتخاذ سیاستهای موذیانۀ مخصوص کشدارومبهم وبا روشهای کجدارومریزمردم ایران را مشغول نگاه میدارند تا در لحظات تعیین کننده برای پیشبرد مقاصد دول متبوع خود بتوانند از مردم سوء استفاده بعمل آورند. این نوع بازی سیاسی جزء برنامۀ اصلی واساسی دولتهاست و شوربختانه اکنون دست آنها تا حدود زیادی رو شده است.

از سوی دیگر، آنانی که به زبان فارسی در رسانه های پیش گفته مشغول اجرای برنامه هستند گواینکه به زبان فارسی حرف میزنند ولی دیگر درگروه میهن پرستان ایرانی قرارنمیگیرند. زیرا هنگامی که فردی به استخدام کارفرمائی وبخصوص کارفرمای بیگانه درآمد، باید که مطیع اوامرارباب وکارفرمای خودباشد و وی را از این سیاست گریزی نیست.

این بحث ازآن جهت پیش کشیده شد تا توجه به آن گروه ازهموطنان ناآگاه داده شود تا درآینده فریب سیاستهای این رسانه ها رانخورده و آلت اجرای مقاصد دولتهای حامی آنها نشوند. واقعیت آنست که این رسانه ها به خاطر احقاق حقوق مردم ایران ایجادنشده اند و صرف مخارج هنگفت جهت نگهداری آنها به خاطر چشم وابروی زیبای شرقی مردم ما نیست.

اکنون همگان شاهدند که دیگراز آن بحثهای داغ و هیجان آورضد رژیم و دفاع از آزادی وحقوق بشر دراین رسانه ها خبری نیست.  درمقابل شاهدیم که افرادی در آنها بکارگرفته شده اند که گذشتۀ آنها برای مردم ناروشن بوده و برنامه هائی که ارائه میدهند بسیاربی محتوا، سئوال برانگیزیا چیزی درحد توضیح واضحات میباشند.

ازسوی دیگرجمع ایرانیان مدافع آزادی مردم وبرقراری دمکراسی وحقوق بشردرایران که یادرداخل ویا درخارج ازایران زندگی میکنند، کنترلی براین رسانه هاندارند تا برنامه های آنها را براساس اصول دفاع از منافع مردم ایران تنظیم واجراکنند. پس چه راهی پیش پای ماست؟ نظربه اینکه قرارنیست تا ما آلت اجرای مقاصد دولتهای حامی این رسانه ها باشیم، پس میتوانیم بطور یک طرفه ارتباط خودمان را باآنها قطع نمائیم: نه مقاله های آنهارا بخوانیم، نه درپای مقاله های آنها کامنت بگذاریم ونه به آنها راه حلهائی جهت بهبود کارشان ارائه دهیم. زیرا ما مایل نیستیم پیاده نظام پیشبرد مقاصد دولتهای خارجی دروطنمان بوده و پل پیروزی آنها برای رسیدن به اهدافشان باشیم.

دیگراینکه رسانه های فارسی زبان دیگری هم بوجودآمده اند که مدیران وگردانندگان آنها اسماً ایرانی بوده ولی درجهت اجرای مقاصد بیگانگان درایران گام برمیدارند. این گروه ازطریق حمایتهای مالی رسانه های وابسته به دولتهای خارجی، سرپا بوده و برنامه هائی ارائه میدهند که مکمل برنامه های رسانه های پیش گفتۀ بیگانه است. این رسانه ها باید بکل بایکوت شوند که وجوداینها فضا را مسموم کرده و عدم وجودشان نیز کمکی به پیشبرد اهداف ایرانیان مدافع حقوق بشر، دمکراسی و برقراری آزادی مردم ایران نمیکند. ازاین دست رسانه ها همه نوع دردسترس است: چپ، راست، انقلابی نما، روشنفکرنما وحتی اسلامیون نواندیش وغیره... ولی قدر مسلم آنست که اتخاذ سیاستهای ضد ملی وحرکات ضد مردمی گذشتۀ این دست از رسانه ها، آنها را بخوبی به مردم شناسانده است.

گروه دیگررسانه هائی هستند که با مطرح کردن بحثهای بودارو دادن امکانات نظرگذاشتن از جانب خوانندگان یا مخاطبین در سایتهایشان، به کار تفرقه و ایجاد دشمنی درمیان ایرانیان مشغولند. این گروه از رسانه ها متعلق به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی یا جیره خوارآن هستند تا وقت وانرژی فعالان سیاسی را مصروف بحثهای بی حاصل و حتی دشمن تراش نموده و با درگیرکردن آنها و ایجاد چند دستگی و کدورت و دشمنی میان ایرانیان، به عمر کثیف این جمهوری من درآوردی بیافزایند. زنهارکه نباید درگیر بازیهای اطلاعاتی اینها شد. بااطلاع رسانی آنها را افشاء کنیم.

 عدم استقبال از رسانه های پیش گفته وعدم شرکت دربرنامه های آنان میتواند اخطاری به آنها مبنی بر شناخته شدن نقشششان ازسوی مردم شده ودر یک فاصلۀ زمانی منجر به تخته شدن دکانهای تزویرو نیرنگ شود.

درمقابل، با پشتیبانی وحمایت از رسانه هائی که درجهت احقاق حقوق مردم وبرقراری دمکراسی وآزادی در میهن ما به فعالیت مشغولند، پایه های تشکیل جبهه ای یک پارچه برای نجات میهن ومردم درمانده مان را پی ریزی کرده ومقدمه ای برای اتحاد مردم برعلیه رژیم خونخوار درآینده فراهم سازیم. ضمناً افراد وگروههائی را که برخلاف منافع کشورو ملت ایران گام برمیدارند ازخودرانده ویا از افشاگری درمورد اعمال ضد ملی آنان کوتاهی نکنیم.